اندوخت

/~anduxt/

لغت نامه دهخدا

اندوخت. [ اَ ] ( مص مرخم ) اندوختن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

اندوختن

فارسی به عربی

اِدَّخَرَ

پیشنهاد کاربران

اندوخت=جمع کرد
جمع کرد، ذخیره کرد
یاد دادن نمی شود
اندوخت=جمع کرد، گردآوری کرد
بستگی به شعر یا متنی داره که با آن می آید که دو نوع است یکی به معنا [ جمع کردن ]
و دیگری به معنای [اموختن]
جمع آوری - ذخیره
جمع کردن - ذخیره کردن
اندوخت:یاد گرفت
اندوختن :یاد گرفتن
ذخیره
جمع کرد ذخیره کرد
جمع کردن
به معنی � جمع کردن �🦋☁️
اندوخت جمع کرد میشه
اندوخت یعنی جمع کرد
ذخیره کردن
جمع کرد ، گرد اوری کرد ، پس انداز کرد
جمع اوری . گرد اوری. جمع کردن 😐
پس انداز کردن

جمع کردن یه چیزی
Collecter quelque chose
جمع کرد
ذخیره کرد
گرد آوری کرد
اندوختن، انداختن
اندوخت : جمع کردن
اندوخت یعنی فکر کردن
The meaning of Clemondokht is:it's achieved.
حاصل کرد
اندوخت دو معنی دارد
یکی
*جمع کردن* یا* اندوختن*
دیگری
*یاد گرفتن*یا*اموختن*
معنی این کلمه *جمع کردن*هست
جمع زخیره کردن و یادگرفتن
یاد گرفتن و آموختن چیزی یا مطلبی. جمع آوری کردن مطلب هایا هرچیز دیگری. . .
معنی اندوخت
یعنی
یاد گرفتن
اندوخت به معنی جمع اوری کردن ذخیره کردن
معنی اندوخت یاد گرفتن یا ذخیره کردن

اضافه کردن
یاد گرفت
پر کردن
ذخیره کرد

جمع کرد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٨)

بپرس