اندهمند

لغت نامه دهخدا

اندهمند. [ اَ دُ م َ ] ( ص مرکب ) اندوهمند. غمگین. با اندوه : کارهای اندهمند افتاد تا از طعام بازایستادند. ( التفهیم ص 247 ).

فرهنگ عمید

= اندوهمند

پیشنهاد کاربران

بپرس