اندرگاهان

لغت نامه دهخدا

اندرگاهان. [ اَ دَ ] ( اِ مرکب ) خسمه مسترقه. پنج روزی. پنجه دزدیده. پنجی. فنجی. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به اندرگاه شود.

فرهنگ فارسی

خمسه مسترقه . پنج روزی

پیشنهاد کاربران

بپرس