دیکشنری
مترجم
بپرس
اندرزنیوش
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اندرزنیوش. [ اَ دَ ] ( نف مرکب ) نیوشنده اندرز. اندرزپذیر.
فرهنگ فارسی
نیوشنده اندرز . اندرز پذیر
فرهنگ عمید
کسی که به نصیحت دیگری گوش دهد و عمل کند، اندرزشنونده، پندنیوش، پندشنو، اندرزپذیر.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها