اندراء. [ اِ دِ ] ( ع مص ) از دور رسیدن توجبه ( سیل ). ( از منتهی الارب ). برخاستن سیل از جایی نامعلوم. ( از اقرب الموارد ). || پریشان و پراکنده شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). انتشار. ( ازاقرب الموارد ). اندراءالحریق ؛ پراکنده شد. ( ناظم الاطباء ). || دور رفتن سیل. ( منتهی الارب ) ( ازناظم الاطباء ) ( آنندراج ). یقال اندراءالسیل. ( ناظم الاطباء ). || ناگاه آمدن بر کسی. ( تاج المصادر بیهقی نسخه خطی ورق 232 ب ) ( از اقرب الموارد ).