انحراق

لغت نامه دهخدا

انحراق.[ ] ( اِخ ) در بیت زیر از نظامی آمده :
در آن محراب کو رکن عراق است
کمربند ستون انحراق است.
( خسرو و شیرین ص 56 ).
در حاشیه همین صفحه آمده : انحراق قله ای بوده بر کوه جرم. در پاره ای از نسخ بجای انحراق ، انشراق است.

پیشنهاد کاربران