دیکشنری
مترجم
بپرس
انجمال
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
انجمال. [ اِ ج ِ ] ( ع مص ) جمله کردن و جمع و کرده ( شاید: گروه ) شدن. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک