انجم شناس. [ اَ ج ُ ش ِ ] ( نف مرکب ) کنایه از منجم و رصد بند. ( آنندراج ) : رقیبان لشکر به آیین پاس نگهبان تر از مرد انجم شناس.نظامی ( از آنندراج ).|| در فرهنگ اسکندرنامه نوشته که انجم شناس نیز مراد از پاسبان است. ( آنندراج ).