دیکشنری
مترجم
بپرس
انجام کردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
انجام کردن. [ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اتمام. اجرا کردن. انجام دادن. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
اتمام ٠ اجرا کردن ٠ قابل انجام شدن ٠
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها