انجاز
لغت نامه دهخدا
- امثال :
انجز حرماً وعد ؛ این مثل را در وقت وفا کردن وعده گویند و گاهی وقت وفا کردن خواستن استعمال کنند. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). اصله ( اصل هذا المثل ) ان الحارث ابن عمروقال لصخربن نهشل هل ادلک علی غنیمة ولی خمسها، فقال نعم ، فدله علی ناس من الیمن فاغار علیهم صخر، فظفر و غلب و غنم فلما انصرف قاله الحارث ذلک فوفی له صخر. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) روا کردن حاجت . ۲ - وفا کردن وعد .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. روا کردن حاجت کسی.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید