انجار

لغت نامه دهخدا

انجار. [ اِ ] ( ع اِ ) بام خانه. همچو اِجّار. ( منتهی الارب ). بام خانه. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). سطح ( بام ) و آن لغتی است در اجار. ( از اقرب الموارد ). ج ، اناجیر. ( ناظم الاطباء ).

انجار. [ اَ ] ( اِخ ) نام ملکی است معروف و سکونت گاه خسرو و شیرین بود. ( از آنندراج ). نام ولایتی است که خسرو پرویز باشیرین در شهر آن در زمستان و در ییلاق آن در تابستان می نشست و عشرت میکرد. ( از شعوری ج 1 ورق 107 الف ).

انجار. [ اَ ] ( اِخ ) دهی است از بخش هوراند شهرستان اهر با 477 تن سکنه و آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، سردرختی و توت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

گویش مازنی

/enjaar/ اجار & انده

دانشنامه عمومی

آنجار (گجرات). آنجار ( به انگلیسی: Anjar ) یک منطقهٔ مسکونی در هند است که در Anjar Taluka واقع شده است. [ ۱] آنجار _________ نفر جمعیت دارد و ۸۱ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس آنجار (گجرات)عکس آنجار (گجرات)

انجار ( عربی: عنجر'Anjar  ; ارمنی: Անճար ) ، شهری در لبنان است که در دره بقاع واقع شده است. جمعیت آن ۲۴۰۰ نفر است، [ ۱] که تقریباً بیشتر ساکنین ان را ارمنی های لبنان تشکیل می دهند. مساحت کل حدود بیست کیلومتر مربع ( ۷٫۷ مایل مربع ) است. در تابستان، تعداد جمعیت به ۳۵۰۰ نفر افزایش می یابد، زیرا اعضای دیار ارمنی برای بازگشت به آنجا بازمی گردند. در دنیای باستان به Chalkis معروف بود. [ ۲]
استقرار این شهر معمولاً در آغاز قرن هشتم به عنوان یک کاخ - شهر به خلیفه امویان ولید بن عبدالملک نسبت داده می شود. [ نیازمند منبع] با این حال، مورخ جری باکاراک ادعا می کند که پسر آل ولید، العباس، که مسئولیت تأسیس آنجار را در سال ۷۱۴ قمری بر عهده داشت، با استناد به تئوفانس، که ثبت کرده است که العباس این شهر را ساخته است.
پس از رها شدن در سالهای بعد، آنجار در سال ۱۹۳۹ با چند هزار پناهجوی ارمنی از منطقه موسی داغ اسکان داده شد. محله های آن پس از شش روستای موسی داغ نامگذاری شده است: حاجی حبیبلی، کبوسیه، واکیف، خضر بیک، یغونولوک و بیتیاس. ارتش سوریه آنجار را به عنوان یکی از پایگاه های اصلی نظامی خود در دره بقاع و مقر سرویسهای اطلاعاتی این کشور انتخاب کرد.
عکس انجارعکس انجارعکس انجار
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

در گویش مازندرانی، انجار به استخوان بدن - دنده های دو طرف شکم و قفسه سینه انسان و مشخص شدن آنها در اثر بیماری و لاغری از بدن را می گویند.

بپرس