انثاع. [ اِ ] ( ع مص ) قی کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). بسیار قی کردن. ( از اقرب الموارد ). || برآمدن خون از بینی و سپس غلبه کردن آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). بیرون آمدن خون از بینی و غلبه کردن آن. ( از اقرب الموارد ). || برآمدن قی و خون. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).