انتواء. [ اِت ِ ] ( ع مص ) آهنگ کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( آنندراج ). نیت کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). قصد کردن. ( از اقرب الموارد ). || اقامت نمودن. ( آنندراج ). انتوی القوم منزلاً بموضع کذا؛ یعنی اقامت نمودند در آن منزل. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء )( از اقرب الموارد ). || روان کردن حاجت را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). روا کردن حاجت را. ( آنندراج ). برآوردن حاجت کسی را. ( از اقرب الموارد ).