انتهائ


معنی انگلیسی:
end, extremity

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) بپایان آمدن بسر آمدن بنهایت رسیدن بکرانه رسیدن . ۲ - باز ایستادن دست بر داشتن . ۳ - آگهی رسیدن. ۴ - ( مصدر ) بپایان رساندن . ۵ - ( اسم ) اتمام ختم . ۶ - ( اسم ) پایان انجام آخر .

پیشنهاد کاربران

بپرس