انتفاع بردن

لغت نامه دهخدا

انتفاع بردن. [ اِ ت ِ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) سود بردن :
میگویم از زبان تو حرف وفا بدل
از هیچ میبرم سوی دیوانه انتفاع.
واله هروی ( ازآنندراج ).

فرهنگ فارسی

سود بردن

پیشنهاد کاربران

use
بهره گیری کردن، استثمار کردن، انتفاع بردن،
سوار کسی شدن
e. g. he is being used by his wife's family
خانواده ی زنش سوار او شده اند.

بپرس