انتفاح. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) معترض گردیدن بکسی و پیش آمدن او را. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). حایل شدن به کسی و منعکردن او را. ( از اقرب الموارد ). || برگردیدن بجایی : انتفح الی موضع کذا؛ برگردید سوی آن. ( ازمنتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).