انتعاظ

لغت نامه دهخدا

انتعاظ. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) باز و فراز کردن ماده کس خود را از غایت آزمندی فحل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). باز و فراز کردن ماده شرم را از بسیاری آزمندی. ( یادداشت مؤلف ). || سخت آزمند شدن مرد و زن بجماع. ( آنندراج ). انعاظ. ( از قاموس از ذیل اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

باز و فراز کردن ماده کس خود را از غایت آزمندی فحل . سخت آزمند شدن مرد و زن به جماع .

پیشنهاد کاربران

بپرس