انتظام داشتن

لغت نامه دهخدا

انتظام داشتن. [ اِ ت ِ ت َ ] ( مص مرکب )آراسته بودن و منتظم و مرتب کردن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

آراسته بودن . و منظم و مرتب بودن .

پیشنهاد کاربران

بپرس