دیکشنری
مترجم
بپرس
انتظام داشتن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
انتظام داشتن. [ اِ ت ِ ت َ ] ( مص مرکب )آراسته بودن و منتظم و مرتب کردن. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
آراسته بودن . و منظم و مرتب بودن .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها