فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
برادر علی اصغر نوشته پاسوناس، خداوکیلی خودت میای بگی پاسوناس؟ یه واژگان همسنگی پیشنهاد بدید ادم بتونی بکار بگیره
چاپخانه
جایی که در آنجا مجله یا کتاب درست می کنند انتشارات می گویند
انتشارات یک کتاب هستش
پراکندگان
چاپخانه ها
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
پاسوناس pãsonãs، پاسونان pãsonãn ( پاسون از پهلوی: پاسهون= انتشار+ «اس، ان» )
پَهروتان ( پَهروت از پهلوی: پَتروت= انتشار + «ان» )
ویبَران vibarãs، ویبَراس vibarãs ( ویبَر= انتشار؛ اوستایی + «ان، اس» )
... [مشاهده متن کامل]
هاستَران hãstarãn، هاستراس hãstarãs ( هاستَر از اوستایی: هانْم سْتَر= انتشار + «ان، اس» )
ویسرَسان visrasãn ( ویسرَس از اوستایی: وی سْرَسْچ= انتشار + «ان» )
پاسوناس pãsonãs، پاسونان pãsonãn ( پاسون از پهلوی: پاسهون= انتشار+ «اس، ان» )
پَهروتان ( پَهروت از پهلوی: پَتروت= انتشار + «ان» )
ویبَران vibarãs، ویبَراس vibarãs ( ویبَر= انتشار؛ اوستایی + «ان، اس» )
... [مشاهده متن کامل]
هاستَران hãstarãn، هاستراس hãstarãs ( هاستَر از اوستایی: هانْم سْتَر= انتشار + «ان، اس» )
ویسرَسان visrasãn ( ویسرَس از اوستایی: وی سْرَسْچ= انتشار + «ان» )