انتشار کردن. [ اِ ت ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پراکنده ساختن : سعدی بهر نفس که برآورد در سحرچون صبح در بسیط جهان انتشار کرد.سعدی. || در بیت زیر بمجاز معنی رشد و حرکت می دهد : خانه ای گهواره و ضیق مدارتا تواند کرد بالغ انتشار.مولوی ( مثنوی ).