انتخابی

/~entexAbi/

برابر پارسی: گزینشی

معنی انگلیسی:
representative, elect, elective, optional, selective, elected

لغت نامه دهخدا

انتخابی. [ اِ ت ِ ] ( ص نسبی ) اختیارشده و برگزیده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

اختیار شده و برگزیده

مترادف ها

adoptive (صفت)
انتخابی، اقتباسی، مربوط به قضیه پسرخواندگی عیسی

selective (صفت)
انتخابی، برگزیده، انتخاب کننده، گزینشی، گزیننده، گزیده، بهگزین، مبنی بر انتخاب، دارای حسن انتخاب گلچین کننده

elective (صفت)
انتخابی، گزینشی

optional (صفت)
انتخابی، اختیاری

appointive (صفت)
انتخابی، انتصابی

فارسی به عربی

اختیاری , انتخابی , متبنی

پیشنهاد کاربران

بپرس