انتحار
/~entehAr/
مترادف انتحار: خودکشی، قتل نفس، نفس کشی
برابر پارسی: خودکُشی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱- (مصدر ) خود را کشتن خود کشی کردن . ۲ - ( اسم ) خودکشی .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
جدول کلمات
مترادف ها
خودکشی، خودویرانگری، خود کش، انتحار، مبادرت کننده بخود کشی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
انتحار: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
مرستون morestun ( پشتو )
مرستون morestun ( پشتو )
شجاعة الاحمق الإنتحار؛ أم الانتحار حماقة الشجاع؛ أم الانتحار شجاعة الأحمق؟
خودکشی . . . . . . قتل نفس . . .