انتحاب

لغت نامه دهخدا

انتحاب. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) سخت گریستن و آواز برداشتن در گریه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). بشدت گریستن. ( از اقرب الموارد ). گریستن بآواز بلند. زار گریستن. ( یادداشت مؤلف ). || سخت دم زدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). بشدت نفس کشیدن. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

سخت گریستن و آواز برداشتن در گریه ٠ به شدت گریستن زار گریستن ٠ به شدت نفس کشیدن ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس