انتاق

لغت نامه دهخدا

انتاق. [ اِ ] ( ع مص ) برداشتن سنگ سخت. || خانه پیشاپیش خانه دیگری ساختن. || زن بسیاربچه را به زنی خواستن. || سایبانی برگرفتن پیش آفتاب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || افشاندن انبان و خنور را تا از کرم پاک شود. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). افشاندن انبان تا از سوس ( کرم ) پرداخته شود. ( از اقرب الموارد ). || روزه داشتن ماه رمضان را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

برداشتن سنگ سخت یا خانه پیشاپیش خانه دیگری ساختن ٠ یا روزه داشتن ماه رمضان را ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس