دیکشنری
مترجم
بپرس
انبوسنده
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
انبوسنده. [ اَم ْ س َ دَ / دِ ] ( نف ) متوالد. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به انبوسیدن شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک