انبوس

لغت نامه دهخدا

انبوس.[ اَم ْ ] ( اِ ) تخمی باشد که آنرا نانخواه گویند و بتقدیم ثالث بثانی هم بنظر آمده است. ( برهان قاطع ) ( از هفت قلزم ) ( از آنندراج ). نانخواه. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران