انبلاج

لغت نامه دهخدا

انبلاج. [ اِم ْ ب ِ ] ( ع مص ) روشن گردیدن صبح : انبلج الصبح ؛ روشن گردید صبح. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). صبح بدمیدن. ( تاج المصادر بیهقی ).

پیشنهاد کاربران