انبساط روده بزرگ ( به انگلیسی: Megacolon ) به حالت گشادگی غیرعادی روده بزرگ گفته می شود. این گشادگی اغلب با فلج شدن حرکات کرم وار ( پریستالسیس ) روده همراه می شود. [ ۱]
در حالت های شدیدتر، مدفوع در درون روده بزرگ به صورت توده هایی سفت در می آید که فکالوما ( Fecalomas ) نام دارد و باید آن را با جراحی به بیرون آورد.
علائم خارجی شامل یبوست طولانی مدت، نفخ و شکم درد، احساس کردن مدفوع سفت هنگام ( palpation ) لمس کردن ، تب، پتاسیم خون پایین، تاکی کاردی که ممکن است منجر به شوک شود. زخم های استرکورال
انبساط روان زاد روده بزرگ یا مگاکولون روان زاد ( به انگلیسی:Psychogenic Megacolon ) ، عبارت است از افزایش حجم قسمت انتهایی رودهٔ بزرگ، که ناشی از عادت نگه داشتن مواد دفعی در رودهٔ بزرگ به مدت بیش از یک هفته با منشأ هیجانی است. ویلیام سی. کرین در کتاب پیشگامان روان شناسی رشد نمونه ای از این اختلال را در یکی از مددجویان اریک اریکسون چنین بیان می کند:
وی - اریک اریکسون - تجربه ای از این ناهنجاری را در یکی از مددجویان خود که پسر بچه ای چهارساله به نام پیتر بود، داشت. از طریق مصاحبه با پیتر و خانواده او، اریکسون دربافت که وی اندکی پس از اخراج شدن پرستار خود که یک دختر آسیایی بود، به این علامت دچار شده است. به نظر می رسید که پیتر به صورت خشنی پرستار خود را مورد تعرض جنسی قرار می داد و دختر هم این «برخورد مردانهٔ» عمدی وی را پذیرفته بود و از آن لذت هم می برد. در فرهنگ این دختر پرستار چنین رفتاری عادی تلقی می شد. در عین حال، مادر پیتر که در فرهنگ آمریکایی پرورده شده بود، احساس کرد که چیزی در این میان، بین مردانگی ناگهانی پیتر و شیوه ای که پرستار این رفتار او را آزادانه می پذیرفت، اشکال دارد؛ بنابراین مادر پیتر پرستار را رد کرد. پرستار به عنوان توضیح به پیتر گفت که می خواهد کودکی ازخود داشته باشد و ترجیح می دهد که از بچه های کوچک پرستاری کند نه از بچه های بزرگ مانند پیتر. به زودی پس از این جریان، پیتر به مگاکولون دچار شد.
اریکسون دریافت که پیتر، تصور می کرد خود او آبستن است و این یک خیال پردازی بود که به وسیلهٔ آن پیتر می کوشید از طریق همانندسازی با دختر پرستار او را حفظ کند. اما به صورتی عمیق تر می توانیم ببینیم که او از دیدگاه مراحل هشت گانه زندگی چگونه پسرفت کرد. در ابتدا وی رفتار مهاجم و جنسی مرحله ابتکار را آغاز کرده بود، اما دریافت که این امر منجر به یک فقدان تأسف آور گردید؛ بنابراین او به یک شیوهٔ مقعدی پسرفت کرد. او به وسیلهٔ جسم خود، نیاز عمدهٔ خود، یعنی «نگاه هداشتن» را ابراز می کرد. هنگامی که اریکسون لحظهٔ مناسب را یافت، تمایلات پیتر را از طریق مشاوره برای خود او تعبیر کرد و این امر منجر به بهبود چشمگیر در بیماری وی شد. گاهی دانشجویان روان شناسی پس از شنیدن رفتار پیتر می گویند که نشانهٔ او، وسیله ای برای دریافت توجه بیشتر بوده است. این تعبر عموماً توسط رفتارگرایان به کار می رود. اما مشاهده می کنیم که رویکرد اریکسون متفاوت بود. او به معنی این نشانه برای پیتر توجه داشت، یعنی با آنچه که پیتر می کوشید از طریق آن ابراز کند. پیتر از طریق جسم خود، به طور ناخودآگاه می کوشید بگوید: «من نیاز دارم آنچه را که از دست داده ام نگاه دارم».
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر حالت های شدیدتر، مدفوع در درون روده بزرگ به صورت توده هایی سفت در می آید که فکالوما ( Fecalomas ) نام دارد و باید آن را با جراحی به بیرون آورد.
علائم خارجی شامل یبوست طولانی مدت، نفخ و شکم درد، احساس کردن مدفوع سفت هنگام ( palpation ) لمس کردن ، تب، پتاسیم خون پایین، تاکی کاردی که ممکن است منجر به شوک شود. زخم های استرکورال
انبساط روان زاد روده بزرگ یا مگاکولون روان زاد ( به انگلیسی:Psychogenic Megacolon ) ، عبارت است از افزایش حجم قسمت انتهایی رودهٔ بزرگ، که ناشی از عادت نگه داشتن مواد دفعی در رودهٔ بزرگ به مدت بیش از یک هفته با منشأ هیجانی است. ویلیام سی. کرین در کتاب پیشگامان روان شناسی رشد نمونه ای از این اختلال را در یکی از مددجویان اریک اریکسون چنین بیان می کند:
وی - اریک اریکسون - تجربه ای از این ناهنجاری را در یکی از مددجویان خود که پسر بچه ای چهارساله به نام پیتر بود، داشت. از طریق مصاحبه با پیتر و خانواده او، اریکسون دربافت که وی اندکی پس از اخراج شدن پرستار خود که یک دختر آسیایی بود، به این علامت دچار شده است. به نظر می رسید که پیتر به صورت خشنی پرستار خود را مورد تعرض جنسی قرار می داد و دختر هم این «برخورد مردانهٔ» عمدی وی را پذیرفته بود و از آن لذت هم می برد. در فرهنگ این دختر پرستار چنین رفتاری عادی تلقی می شد. در عین حال، مادر پیتر که در فرهنگ آمریکایی پرورده شده بود، احساس کرد که چیزی در این میان، بین مردانگی ناگهانی پیتر و شیوه ای که پرستار این رفتار او را آزادانه می پذیرفت، اشکال دارد؛ بنابراین مادر پیتر پرستار را رد کرد. پرستار به عنوان توضیح به پیتر گفت که می خواهد کودکی ازخود داشته باشد و ترجیح می دهد که از بچه های کوچک پرستاری کند نه از بچه های بزرگ مانند پیتر. به زودی پس از این جریان، پیتر به مگاکولون دچار شد.
اریکسون دریافت که پیتر، تصور می کرد خود او آبستن است و این یک خیال پردازی بود که به وسیلهٔ آن پیتر می کوشید از طریق همانندسازی با دختر پرستار او را حفظ کند. اما به صورتی عمیق تر می توانیم ببینیم که او از دیدگاه مراحل هشت گانه زندگی چگونه پسرفت کرد. در ابتدا وی رفتار مهاجم و جنسی مرحله ابتکار را آغاز کرده بود، اما دریافت که این امر منجر به یک فقدان تأسف آور گردید؛ بنابراین او به یک شیوهٔ مقعدی پسرفت کرد. او به وسیلهٔ جسم خود، نیاز عمدهٔ خود، یعنی «نگاه هداشتن» را ابراز می کرد. هنگامی که اریکسون لحظهٔ مناسب را یافت، تمایلات پیتر را از طریق مشاوره برای خود او تعبیر کرد و این امر منجر به بهبود چشمگیر در بیماری وی شد. گاهی دانشجویان روان شناسی پس از شنیدن رفتار پیتر می گویند که نشانهٔ او، وسیله ای برای دریافت توجه بیشتر بوده است. این تعبر عموماً توسط رفتارگرایان به کار می رود. اما مشاهده می کنیم که رویکرد اریکسون متفاوت بود. او به معنی این نشانه برای پیتر توجه داشت، یعنی با آنچه که پیتر می کوشید از طریق آن ابراز کند. پیتر از طریق جسم خود، به طور ناخودآگاه می کوشید بگوید: «من نیاز دارم آنچه را که از دست داده ام نگاه دارم».
wiki: انبساط روده بزرگ