انبجانی

لغت نامه دهخدا

انبجانی. [ اَم ْ ب َ ]( ع ص نسبی ) منسوب است به منبج بر غیر قیاس. ( از شرح قاموس ). منسوب به منبج که نام موضعی است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || کساء انبجانی ؛ گلیمی که در وی علم و نشانی نباشد. ( از ناظم الاطباء ). || ثرید انبجانی ؛ اشکنبه گرم. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). کبش انبجانی ؛ قچقار پرپشم پیچیده پشم. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران