انبان شناور. [ اَم ْ ن ِ ش ِ وَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خیک پرباد یا سبویی که شناور بمدد آن دردریای عریض شنا تواند نمود. ( آنندراج ) : درین دریا که مواجش نبیند روی ساحل را چو انبان شناور از هوا پر کرده ام دل را.
وحید ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
خیک پر باد با سبوی که شناور بمدد آن در دریای عریض شنا تواند نمود .