انباط

لغت نامه دهخدا

انباط. [ اِ ] ( ع مص ) بآب رسیدن چاه کن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بآب رسیدن کاریزکن. ( تاج المصادر بیهقی ). بآب رسیدن چاه کن و استخراج آن. ( از اقرب الموارد ). || آب برآوردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). برآوردن آب از چاه. ( از اقرب الموارد ). آب بیرون آوردن از چاه و کاریز. ( مصادر زوزنی ).
- علم انباطالمیاه ؛ علمی است که از چگونگی استخراج آب از زمین بحث می کند. ( از کشف الظنون ). و رجوع به همین کتاب شود.
|| اثر کردن در چیزی. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || آشکار شدن بعد از پنهان گشتن : اُنْبِطَ الشی ( مجهولاً )؛ آشکار شد بعد پنهان گشتن. ( منتهی الارب ). انباط چیزی ؛ آشکار کردن آن را پس از پوشیدگی. || استخراج حکم باجتهاد. ( از اقرب الموارد ).

انباط. [ اَم ْ ] ( ع اِ ) ج ِ نَبَط. ( ناظم الاطباء ). نَبَط. ( از منتهی الارب ). نبیط. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به نبط و نبیط شود.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:نبطی ها

پیشنهاد کاربران

بپرس