انباره


مترادف انباره: پیل، قوه

معنی انگلیسی:
battery, accumulator, storage battery

لغت نامه دهخدا

انباره. [ اَم ْ رَ / رِ ] ( اِ ) پر کردن و انباشتن. ( از انجمن آرا، ذیل انبار ) ( آنندراج ، ذیل انبار ). || دستگاه الکتریکی که می توان مقداری برق در آن ذخیره کرد و بهنگام لزوم از آن پس گرفت و آن انواع بسیار دارد مانند انباره سربی و غیره. آکومولاتور. ( از فرهنگ فارسی معین ، ذیل آکومولاتور ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) آکومولاتور

فرهنگ معین

(اَ رِ ) دستگاهی که می توان در آن برق ذخیره کرد و در هنگام لزوم از آن استفاده کرد، آکومولاتور.

فرهنگ عمید

دستگاهی که انرژی برق برای مواقع لزوم در آن ذخیره می شود، آکومولاتور، خازن.

گویش مازنی

/enbaare/ ساقه و برگ گیاهانی همچون اقطی، سرخس و گزنه که جهت کود خزانه ی برنج مورد استفاده قرار گیرد

دانشنامه آزاد فارسی

انباره (accumulator)
(یا: انباشتگر) ثَبّاتی که در عملیات محاسباتی و منطقی به کار می رود و معمولاً برای شمارش اقلام یا ذخیره یک حاصل جمع مورد استفاده قرار می گیرد.

انباره (فیزیک). اَنباره (فیزیک)(accumulator)
در الکتریسیته، باتری انبارشی۱ ای متشکل از تعدادی پیل ثانویۀ شارژ شدنی. نمونۀ رایج آن باتری سرب ـ اسیدی خودروهاست. باتری های معمولیِ دوازده ولتی خودرو از شش پیل سرب ـ اسیدی ساخته می شود. وقتی موتور خودرو روشن است، دینام۲ یا مولد جریان۳ خودرو پیوسته این پیل ها را پرمی کند. الکترود۴های باتری خودرو از جنس سرب و اکسید سرب، و الکترولیت۵ آن اسیدسولفوریک است. نوع دیگری از انباره های متداول، پیل نیکل ـ آهن با الکترودهایی از جنس نیکل و آهن، و الکترولیتی از هیدروکسید پتاسیم است. جریانی که از هر پیل حاصل می شود، به مساحت فعال صفحاتی بستگی دارد که با الکترولیت در تماس اند. اگر به جریانی نیاز باشد که از میزان جریان تولیدی یک پیل تجاوز کند، چند پیل را موازی با هم می بندند. پرکردن باتری ها معمولاً با برقراری ولتاژی در حدود۲.۷ ولت، برای هر پیل، صورت می گیرد و عمل پرکردن تا زمانی ادامه می یابد که ولتاژ هر پیل به مقدار لازم، و چگالی نسبی الکترولیت هم به میزان عادی آن،۱.۲ تا ۱.۳، برسد. این مقادیر پس از اتمام زمان شارژ نیز حفظ می شوند. آزمودن باتری با چگالی سنج۶ و ولت سنج۷ِ قابل حمل صورت می گیرد. «گاززایی۸» یکی از نشانه های پرشدن تقریبی باتری هاست. گاززایی عبارت است از خروج هیدروژن و اکسیژن اضافی، که براثر تجزیۀ آب حاصل می شوند.storage batterydynamoalternatorelectrodeelectrolytehydrometervoltmetergassing

انباره (هیدرولیک). اَنبارِه (هیدرولیک)(accumulator)
(یا: آکومولاتور) وسیلۀ ذخیره سازی انرژی فشار هیدرولیکی۱ . با این وسیله ماشین های هیدرولیکی ، ازجمله جرثقیل ها، دریچه های بارانداز ، بالابرها، و پِرِس های آهنگری را که پیوسته توان مصرف نمی کنند، با واحد پمپاژ کوچکی به کار می اندازند . انباره وسیلۀ سادۀ ذخیرۀ انرژی در سیستم های هیدرولیکی است و با عمل وزنه، فنر یا فشار گاز کار می کند. از انباره های وزنه ای دیگر استفاده نمی شود و از انباره های فنری نیز عملاً در ماشین های سیّار کوچک استفاده می کنند. در انباره های گازی، سیّال هیدرولیک ممکن است با گاز مستقیماً در تماس باشد یا با غشاء یا بالنی از جنس لاستیک یا نئوپرن۲ ، یا با پیستونی شناور۳ از گاز جدا شود. انبارۀ هیدرولیکی در ۱۸۵۱ اختراع شد. در این انباره، پمپ جکِ حامل وزنه های سنگین را بالا می بُرد و براثر رهاشدن و پایین آمدن جک ، توان لازم برای کار ماشین آلات تأمین می شد.
hydraulic pressureneoprenefloating piston

جدول کلمات

اکومولاتور

مترادف ها

battery (اسم)
باتری، باطری، ضرب و جرح، اتشبار، صدای طبل، حمله با توپخانه، انباره

capacitor (اسم)
باطری، انباره، خازن، ذخیره کننده برق

storage (اسم)
انباره، مخزن، ضبط، انبار کالا، ذخیره سازی، انبارش

storage battery (اسم)
انباره

فارسی به عربی

مخزن

پیشنهاد کاربران

باطری
پیل
باطری. . خازن. . منبع ذخیره
پیل، قوه، خازن، باتری، آکومولاتور
کلمه ی انباره فارسی ، کلمه ی قوه عربی و کلمات پیل و باتری فرانسوی است.
خازن

بپرس