انبارداری. [ اَم ْ ] ( حامص مرکب ) عمل انباردار. ( ناظم الاطباء ). شغل انباردار. انباربانی. ( یادداشت مؤلف ). || احتکار. حکره. ( یادداشت مؤلف ). || کرایه انبار. کرایه کالای بانبار سپرده. ( یادداشت مؤلف ).
انبارداری یک کلمه نبوده و در انگلیسی به صورت مدیریت انبار ترجمه می شود Inventory Management+ عکس و لینک