Analog و Digital با تلفظ های آنالوگ و دیجیتال به زبان آلمانی به دو روش تولیدی در صنعت الکترونیک در بخش کاربردی علم اینفورماتیک اطلاق میگردند؛ اولی قدیمی یا کلاسیک و دومی جدید یا نو. اما واژه آنالوگ از دیدگاه فلسفی هم به معنای پیوستگی و یا ممتد می باشد و هم به معنای ترادف یا تشابه یا مانند بودن معنای دو کلمه با هم و واژه دیجیتال به معنای غیر ممتد یا ناپیوسته و رقمی و مجزا. به عنوان مثال عدد ۵ هم پیوسته است و هم مجزا. این عدد از این لحاظ پیوسته است که یک عدد واحد میباشد و از لحاظ دیگر در عین واحد بودن بیرونی، ناپیوسته و مجزا و کثیر است، زیرا در درون از اتحاد یا تجمع پنج تا عدد یک ( ۱ ) در کنار و در اطراف همدیگر شکل گرفته. بهر حال شاید مفید باشد بدانیم که خدای حقیقی و واقعی ( یعنی خدای علمی یا خدا از دیدگاه علمی و نه خدای کلمه ای، لفظی، واژه ای، مفهومی و ایده ای با نام های گوناگون در زبان های مختلف انسانی که فقط در زبان و خط و خاطره انسان از موجودیت برخوردار ست و در خارج از آنها هیچگونه مصداق و مثال بیرونی ندارد، از دیدگاه آئینی و دینی و الهیاتی و فلسفی و عرفانی منجمله آتئیستی ) در عین واحد هم آنالوگ یا پیوسته و هم دیجیتال یا ناپیوسته است، هم ساکن است و هم متحرک، هم زمانی و مکانی است و هم بیزمانی و بیمکانی بر رویهم و ادغام درهم که به دو بخش وسیع مطلق و نسبی تقسیم شده است، هم شهودیست و هم غیبی بصورت باطن و ظاهر ، هم واجب الوجود و هم ممکن الوجود. این واقعیت و طبیعت یا بطور کلی محتوای این گیتی یا کیهان و یا این جهان ( و نه محیط آن ) در راه و سفر میباشد بر روی یک مسیر دایره ای شکل با هدف بازگشت به همان حالت آفرینش اولیه در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین و نه با هدف حضور انسان در دادگاه عدل الاهی بر اساس حکمت های موسائی - تورائی؛ ایسائی - ایوانگلیئی ( انجیلی ) ؛ محمّدی - قرآنی؛ هندوئی - ودائی؛ بودائی - اُپانیشادی؛ زرتشتی - اوستائی و اعم و ذالک. محیط این دایره آنالوگ یا پیوسته نمی باشد بلکه دیجیتال، ناپیوسته، منقطع، پله ای، منزلی یا ایستگاهی و حرکت کلی طبیعت ممتد و پیوسته و تدریجی نمی باشد بلکه جهشی یا پرشی از یک حالت کلی پایین تر به یک حالت کلی برتر از قبل. از تمثیل دایره یا چرخ و یا گردونه ( دار گردون ) فقط در جهت سهولت فهم و درک موضوع استفاده میشود، اما در عمل و بطور حقیقی این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( منظور از دیدگاه علمی و نه دینی ) از طریق گردش دایره وار وقوع مهبانگ ها یا بیگ بنگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض صورت می پذیرد در چارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن. نتیجه کلی اینکه خدایان گوناگون اسطوره ای، افسانه ای و حماسی و خدای واحد و یگانه دینی ( خدای ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام تحت نام های یَهوَه ؛ پدر آسمانی و الله ) و فسلفی و عرفانی منجمله بیخدائی آتئیستی، چیزها و چیز دیگری نیستند غیر از اوهامات سراب آلود و فریب دهنده در آنسوی افق های دور دست میدان تجربه و اندیشه ها یا افکار و خیالات و تصورات روشن.
... [مشاهده متن کامل]
فرمول کلامی همه چیز برای همگان : غیر از خدای حقیقی و واقعی هیچ چیز دیگری نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد، چه شهودی و چه غیبی. برای انسان امروز و آینده شاید مفید، ثمر بخش و راه گشا باشد بداند که وعده های بهشت و جهنم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی به انسان داده نشده اند بلکه از طرف بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی به عنوان دو ضمانت نامه سفت و سخت اجرائی در دفاع جانبازانه از آئین و دین و حفظ یوغ شریعت بر دوش پیروان در عمل با هدف و قصد و نیت و انگیزه باطنی و آرزوی پنهانی زنده نگه داشتن نام و نشان و اثر خویش پس از مرگ بطور جاودانه در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و به ویژه در حافظه تاریخ. همچنین مفید خواهد بود بدانیم که آئین یکتاپرستی هم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و بر هستی و وجود انسان تحمیل نگردیده بلکه بر خاسته از دل و زمینه های دوران حاکمیت آیین های بت پرستی بوده و لذا هیچ تهفه بدرد بخوری به حال انسان نبوده و هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از فرزند راستین، غیور و جسور، وارث برحق، ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی.
خوش آنکه ناصر به تقدیر باید که خشنود و راضی باشد/ چون که بیان کار خدائی نه به پند و تدبیر آن خسرو است/.
... [مشاهده متن کامل]
فرمول کلامی همه چیز برای همگان : غیر از خدای حقیقی و واقعی هیچ چیز دیگری نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد، چه شهودی و چه غیبی. برای انسان امروز و آینده شاید مفید، ثمر بخش و راه گشا باشد بداند که وعده های بهشت و جهنم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی به انسان داده نشده اند بلکه از طرف بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی به عنوان دو ضمانت نامه سفت و سخت اجرائی در دفاع جانبازانه از آئین و دین و حفظ یوغ شریعت بر دوش پیروان در عمل با هدف و قصد و نیت و انگیزه باطنی و آرزوی پنهانی زنده نگه داشتن نام و نشان و اثر خویش پس از مرگ بطور جاودانه در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و به ویژه در حافظه تاریخ. همچنین مفید خواهد بود بدانیم که آئین یکتاپرستی هم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و بر هستی و وجود انسان تحمیل نگردیده بلکه بر خاسته از دل و زمینه های دوران حاکمیت آیین های بت پرستی بوده و لذا هیچ تهفه بدرد بخوری به حال انسان نبوده و هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از فرزند راستین، غیور و جسور، وارث برحق، ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی.
خوش آنکه ناصر به تقدیر باید که خشنود و راضی باشد/ چون که بیان کار خدائی نه به پند و تدبیر آن خسرو است/.
آنالوژی: ۱. سنجش، برآورد، همسنجی، همبرآورد ۲. همانندی، همانندگی، مانندگی، مانستگی، یکسانی، فراسنجی ۳. ( منطق ) نمونەآوری، سنجشِ مانندسازانه، همسنجیِ نمونەآورانه
همانندی، تمثیل، مشابهت.
هر سه درست هستند ولی آنچه رفیق سهند برگزیده را بیشتر می پسندم چون واژه ای فارسیِ ناب است!
در اصل یعنی چیزی را به چیزِ دیگری تشبیه کردن و از آن به نتیجه ء موردِ نظر رسیدناست. استادِ بلامنازعِ ( تمثیل یا آنالوژی ) همانندسازی، جلال الدین محمد بلخی ملقب به مولانا است.
هر سه درست هستند ولی آنچه رفیق سهند برگزیده را بیشتر می پسندم چون واژه ای فارسیِ ناب است!
در اصل یعنی چیزی را به چیزِ دیگری تشبیه کردن و از آن به نتیجه ء موردِ نظر رسیدناست. استادِ بلامنازعِ ( تمثیل یا آنالوژی ) همانندسازی، جلال الدین محمد بلخی ملقب به مولانا است.
مشابهت
تمثیل
همانندی