اناغلس

لغت نامه دهخدا

اناغلس. [ اَ غ ُ ] ( اِ ) بیونانی آغالیس دوایی است که آنرا بفارسی مرزنگوش و بعربی آذان الفار گویند چه برگ آن بگوش موش میماند. با سرکه بر گزیدگی عقرب مالند نافع است. ( برهان قاطع ). اناغالس. و رجوع به اناغالس و آذان الفار شود.

فرهنگ فارسی

(اسم ) گیاهی از تیر. پامچال که میوهاش بشکل مجری است و بوسیل. سرپوشی باز میشود . گلهایش دارای ۵ گلبرگ آبی یا قرمز میباشد اناگیر حشیشه العلق اناگیرا.
به یونانی آغالیس دوایی است که آنرا به فارسی مرز نگوش و به عربی آذان الفار گویند چه برگ آن به گوش موش می ماند با سرکه برگزیدگی عقرب مالند نافع است .

پیشنهاد کاربران

بپرس