اناء

لغت نامه دهخدا

( آناء ) آناء. ( ع اِ ) ج ِ اِنی ̍ و اَنی ̍ و اِنْو. ساعتها. هنگامها. ( ربنجنی ). وقتها.
- آناءاللیل ؛ کرانه ها و ساعتهای شب. اوقات شب.
( انآء ) انآء. [ اِن ْ ] ( ع مص ) انئاء. دور گردانیدن کسی را. ( ناظم الاطباء ). دورکردن. ( مصادر زوزنی ). انأیته ُ انئاءً؛ دور گردانیدم او را. ( منتهی الارب ). || کندن جویچه گردسراپرده و خرگاه. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

انآء. [ اَن ْ ] ( ع اِ ) ج ِ نُؤْی و نُؤی ̍. ( از ناظم الاطباء ). رجوع به نؤی شود.
اناء. [ اَ ] ( ع اِ ) درنگی و تأخیر. ( از اقرب الموارد ). درنگی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): الاناء حصن السلامة و العجلة مفتاح الندامة. ( یادداشت مؤلف ). || ( اِمص ) بازداشت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || پختگی و رسیدگی. ( ناظم الاطباء ).

اناء. [ اِ ] ( ع اِ ) خنور. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). خنور آب. آب جامه. جای آب. ( زمخشری چ دانشگاه ص 152 ). ظرف. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). وعاء. ( اقرب الموارد ). آوند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). سبو. ( ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی ). آبخوری. آب دان. کوزه. باردان.ج ، آنیه. جج ، اوانی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
- اناء مصفی ؛ لقب بولس. ( یادداشت مؤلف ).
- امثال :
انائی که پر شد دگر کی پُرد؟
( بوستان ).
کل اناء یترشح بمافیه. ( مجمعالامثال ص 521 ).

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] ( اِ. ) ظرف ، سبو.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] آناء. ریشه کلمه:
انی (۸ بار)

«آنَاء» جمع «انا» (بر وزن صدا و فنا) به معنای ساعت و مقداری از وقت است.
ساعتها. یعنی در ساعات شب آیات خدا را تلاوت می‏کنند، مفرد آنرا انی (بر وزن عنب و فرس و صرد) گفته‏اند (مفردات). در کریمه راغب «انا» را به معنی وقت و مفرد آناء گرفته و معنی آیه چنین است: به خانه پیامبر داخل نشوید مگر آنکه برای طعام اجازه شود بی آنکه منتظر وقت شوید، پیش وقت داخل نشوید که منتظر طعام باشید بلکه در وقتش وارد شوید. ولی مجمع البیان آنرا از اَنی یأنی گرفته که معنی رسیدن است، یعنی پیش از پخته شدن وارد نشوید که به انتظار پختن آن بنشینید. در نهایه گفته: الاناء بکسرالهمزه و القصر: النضج. در المیزان آنرا به معنی ظرف گرفته و فرموده: بی آنکه منتظر ورود ظرف طعام باشد. نا گفته نماند در این صورت می‏بایست آیه «غیر ناظرین انائه» باشد، زیرا اناء به معنی ظرف آخرش همزه است. به نظر نگارنده مراد از آیه گفته مجمع است.

پیشنهاد کاربران

آنَاءِ اللَّیْلِ ؛
از مفهوم مشترک کلمات آئین و آئینه و عِیْن و عیان و تَعَنّی و عنایت و عنوان و. . . با ساختمان ها و کاربری های متفاوت در قرآن با کلمه ی آناء به معنی عیان شدن در هنگامی که ماه، نور خورشید را در شب انعکاس و بازتاب می دهد و عیان می کند برای ذکر تسبیح خداوند متعال آورده شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَىٰ
آینه و آئینه به معنی به عِیْن آورنده و منعکس کننده ی عکس و تصاویر از طریق انعکاس نور می باشد. مرتبط با کلماتی از قبیل عینک ، عیان ، مُعَیَّن ، تعیین ، آئین ، آینده و عنوان و عنایت و. . .
آئین ؛ اگر در ساختمان این کلمه حرف تعالی بخش ( آ ) را به عنوان باب ورود به کلمه در نظر بگیریم و با نگارش آعین این کلمه را در قانون و قواعد ایجاد کلمات تحلیل و بررسی کنیم به معنی آداب و رسومی که منتج به، به عِیْن آمدن و انعکاس و بازتاب نور خداوند متعال از طریق وجود ما می شود می باشد.
فلسفه ی مفهوم نهفته در صندوقچه ی اسرارآمیز آئین ، به آداب و رسومی گفته می شود که آینده ی انسان را تضمین کند.
فلسفه وجودی ابزاری به نام آینه نیز بر مبنای بازتاب نور و انعکاس عکس و تصاویر جهت عیان شدن و به عِیْن آمدن و مُعَیَّن شدن می باشد.
همچنین معنی اصطلاح تَعَنّی و عنایت داشتن و عنوان از جهت به عِیْن آمدن و توجه کردن و نگاه کردن جهت به چشم آمدن می باشد.
درک و جانمایی بهتر مفهوم کلمات مرتبط با کلمه ی آئین جهت نشستن و حفظ این مفهوم در ذهن در مطلبِ تحلیل و تفسیر شده ی زیر در خصوص مفهوم کلمه ی آیسودا تبیین شده است ؛
آیسودا ؛
تعریفی که از این کلمه در زبان ترکی به عنوان بخشی از تمدن ایران می شود بر مبنا و مرتبط با دو کلمه ی ( آی ) با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی به معنی ماه و ( سو ) به معنی آب می باشد.
یعنی تصویری از ماه که در آب افتاده باشد و آب نیز به مانند یک آینه این تصویر را انعکاس داده باشد.
فلسفه ی کلمه ی ( آی ) در زبان ترکی منشعب شده و خلاصه شده ی کلمه ی آیْن با ریخت کامل تر آن آینه می باشد.
از آنجایی که از جانب خداوند حکیم ، ماهیت و فلسفه ی وجودی کره ی ماه در واقعیت و در عالم هستی بر مبنای انعکاس نور خورشید در آسمان شب می باشد.
کلمه ی خلاصه شده و ناقص ( آی ) در زبان ترکی که دارای ریخت کاملتر، تحت عنوان آیْن می باشد منشعب از کلمه ی آینه می باشد.
یعنی حکمت و انتخاب کلمه ی آینه در زبان ترکی به معنی ماه بر مبنای انعکاس دهنده بودن آینه می باشد.
فلسفه ی ایجاد کلمه ی آینه بر مبنای قانون و قواعد ایجاد کلمات نیز مرتبط با مفهوم کلماتی از قبیل عِیْن و عینک و معین شدن و عیان شدن به معنی به عِیْن آمدن و به چشم آمدن می باشد.
تا بدانجا که از مفهوم کلمه ی آینه به عنوان ابزاری برای انعکاس و به عِیْن آمدن در فرهنگ فارسی کلمه ی آئین نیز رایج و متداول شده است.
و اما اگر بخواهیم یک تفسیر درست از کلمه ی آیسودا با ریخت کاملتر آن آینسودا با توجه به پیشینه ی تاریخی و آئین و فرهنگ و تمدن غنی ایران در حوزه ی تمدنی ایران پهناور را داشته باشیم با توجه به ذات آوایی و رفتار تعالی بخش حرف ( آ ) در انتهای ساختمان کلمه ی آیسودا به معنی مایه ی آسودگی و بسیار آسایش بخش دارای معنا و مفهوم می باشد.
از آنجایی که در فرهنگ فارسی و تمدن ایرانی در فرهنگ نامگذاری ها ، شخصیت زن مادر و دختر برای ایرانیان دارای ارج و قرب و احترام زیادی بوده است تمام نام های زنانه در نزد ایرانیان بر مبنای ارزش های بالایی بوده که شخصیت زن به عنوان یک شخصیت مرکزی و محوری در زندگی برای مردان ایران زمین داشته است.

ظرف، کوزه