آنطُور، آنطور: آنگونه، آنجور، آنسان
از آن سان. [ اَ ] ( ق مرکب ) زانسان ( مخفف ) . آن سان. همان گونه. آن قسم :
بر آن روی جیحون یکی رزمگاه
بکردیم زانسان که فرمود شاه.
فردوسی.
بر آن روی جیحون یکی رزمگاه
بکردیم زانسان که فرمود شاه.
فردوسی.
آنطور که ناظم خبر می داد یکسالی بود که دعوا بالا گرفته بود.