( آن دیگر ) آن دیگر. [ گ َ ] ( ضمیر مبهم مرکب ) آن دگر. آن یک : که وقتی در بیابان مانده بودم او مرا بر شتری نشاند و از دست آن دیگر تازیانه خورده ام. ( گلستان ).