امین الدین بلیا

لغت نامه دهخدا

امین الدین بلیانی. [ اَ نُدْ دی ن ِ ب َل ْ ] ( اِخ ) شیخ... محمدبن علی بن مسعود. درگذشته به سال 745 هَ.ق. عارف بزرگ و مشهور قرن هشتم بود. صاحب شیرازنامه از او چنین نام می برد: «الشیخ الامام صاحب الکشف و الالهام ملک الطریقة عمدة هداة الطرقات ( ؟ ) قدوة مشایخ الطبقات سر اﷲ فی الارضین امین الملة و الدین محمدبن علی بن مسعود سند المجتهدین و محیی مآثر سیدالمرسلین »، و در شرح حال او می نویسد که خرقه طریقت از دست عم بزرگوار خود اوحدالدین عبداﷲ بلیانی قدس سره پوشیده است. خواجوی کرمانی از مریدان شیخ امین الدین بود و حافظ در قطعه ای که پنج نفر از گذشتگان را که هر یک از جهتی سبب برکت و سعادت و رفاه مردم فارس بوده اند نام می برد از وی چنین یاد میکند:
دگر بقیه ابدال شیخ امین الدین
که یمن همت او کارهای بسته گشاد .
در مجمع الفصحا رباعی زیر بدو نسبت داده شده :
آنانکه فلک ز نور دهر آرایند
تا ظن نبری که بازنایند، آیند
از دامن آفتاب تا جیب زمین
رسمی است که تا خدا نمیرد زایند.
و نیز:
ای دل پس زنجیر چو دیوانه نشین
در دامن درد خویش مردانه نشین
زآمد شدن بیهده خود را پی کن
معشوق چو خانگی است در خانه نشین.
( از تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 85 و 125 ) ( از مجمع الفصحا چ سنگی ج 1 ص 67 ) ( از الذریعه قسم 1 از جزء 9 ص 105 ) ( از فرهنگ سخنوران ).

پیشنهاد کاربران