امیرشاهی سبزوار
لغت نامه دهخدا
در ماتم تو دهر بسی شیون کرد
لاله همه خون دیده در دامن کرد
گل جیب قبای ارغوانی بدرید
قمری نمد سیاه در گردن کرد.
غزلیات امیرشاهی بلطافت و عذوبت و رقت موصوف است و عدد ابیات آنها غالباً از پنج تجاوز نمی کند، از اوست :
مبارک منزلی کآن خانه را ماهی چنین باشد
همایون کشوری کآن عرصه را شاهی چنین باشد
ز رنج و راحت گیتی مرنجان دل مشو خرم
که آیین جهان گاهی چنین گاهی چنان باشد
یک امروزی عتاب آلوده دیدم روی او مُردم
کسی را جان کجا ماند اگر ماهی چنین باشد؟
وفات امیر شاهی به سال 857 هَ.ق./ 1453 م. اتفاق افتاده. ( از سعدی تا جامی ادوارد براون ترجمه علی اصغر حکمت ص 723 و حواشی همین صفحه و صص 724 - 726 ). و رجوع به همین کتاب و آتشکده آذر چ تهران ص 140 و مجالس النفائس و تذکرةالشعراء دولتشاه چ لیدن صص 426 - 436 شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید