امیرتومان
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. در دورۀ مغول، کسی که بر ده هزار تن سپاهی، فرماندهی داشت.
دانشنامه آزاد فارسی
مقامی، در دورۀ مغول و بعد از آن، برای فرمانده لشکر یک تومانی (۱۰ هزارنفری). این مقام بالاتر از میرپنج و پایین تر از امیرنویان بود. امیرتومان اغلب از بزرگان مغول، که ریاست قبیله ای را بر عهده داشتند و از مجرب ترین افراد بودند، انتخاب می شدند و بدین ترتیب به آنان کارهای مهمی واگذار می شد. سپاه به یک یا چند واحد ۱۰ هزارنفری تقسیم می شد. در میان سپاه مغول دم اسب (تق) به منزلۀ نشان سرداران و بیرق و پرچم هایی که بر روی آن ها اغلب تصویر بازی دیده می شد به مثابۀ نشان سپاه به کار می رفت. کلمۀ اولوس، به معنی یک جامعۀ بزرگ ایلی، با کلمۀ تومان، به معنی جمعیت ۱۰ هزار نفری، یکی است.
wikijoo: امیرتومان
پیشنهاد کاربران
درجه نظامی بلاتر از سرداری است زمانیکه علیقلی خان سردار اسعد بختیاری می خواست بازنشسته شود حمایل امیر تومانی گرفت