امیرانشاه
لغت نامه دهخدا
امیرانشاه. [ اَ ] ( اِخ ) همام الدولةبن قوام الملة ابوشجاع و ابوالمظفر...بن قاورد چغری. از شاهزادگان سلجوقیان کرمان و ممدوح ازرقی هروی بود و قبل از 477 هَ.ق. درگذشته است. رجوع به تاریخ افضل ص 10، 12، 14 و دیوان ازرقی چ سعید نفیسی صفحه شش مقدمه و 18 و تعلیقات چهارمقاله چ معین شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید