امیرارسلان رومی. [ اَ اَ س َ ن ِ ] ( اِخ ) قهرمان داستان عامیانه... که از داستانهای بسیار مشهور زبان فارسی است و از یک قرن باین طرف مورد توجه شدید عامه مردم بوده و همه جا خوانده می شده است و بارها نیز بطبع رسیده و بتازگی از روی آن فیلم تهیه کرده و نمایشنامه پرداخته اند. درباره گوینده و نویسنده این داستان اختلاف نظر است. بنا بدلایل زیر این داستان از تراوشهای فکری نقیب الممالک نقال ناصرالدین شاه است : 1 - دوستعلی معیرالممالک که از مردان دوره ناصری است و اکنون زنده است در مجله یغما ( سال 8 شماره 12 اسفند 1334 هَ.ش. ) در ضمن یادداشتهای خود تصریح کرده که داستان امیرارسلان از تراوشهای مخیله نقیب الممالک است که پسند خاطر ناصرالدین شاه افتاده بود و سالی یک بار هنگام خواب برای او تکرار می شد، و چون شبها نقیب الممالک به داستانسرایی می نشست فخرالدوله ( توران آغا دخترناصرالدین شاه همسر مهدیقلی خان مجدالدوله که زنی باسواد و اهل مطالعه و شاعر بوده و به سال 1309 هَ.ق.درگذشته است ) با لوازم نوشتن پشت در نیمه باز اطاق خواجه سرایان جا می گزید و گفته های نقالباشی ( نقیب الممالک ) را می نوشت. این کار شاه را خوش آمده بود و اوقاتی که فخرالدوله در خانه خود بسر میبرد امر میکرد که قصه های دیگر گفته شود تا فخرالدوله از نوشتن بازنماند. 2 - امروز نواده های نقیب الممالک زنده اند و از آنان بکرات شنیده شده است که امیرارسلان مخلوق ذهن نقیب الممالک بوده است. 3 - مقایسه کتاب ملک جمشید، طلسم آصف و حمام بلور ( چ بنگاه فهم ) نوشته نقیب الممالک با داستان امیرارسلان از نظر سبک نویسندگی و عبارت پردازی و توصیفات و تکیه کلامها و اشعاری که بمناسبت باستشهاد آمده و اعلام کتاب معلوم می دارد که نویسنده هر دو کتاب یکی است. 4 - بیشتر شعرهای امیرارسلان از قاآنی است و بسیاری از اشعار معروف و توصیفات زیبا و مشهور وی در این کتاب آمده است ، و این خود معلوم می دارد که داستان امیرارسلان در دوران شهرت قاآنی ( درگذشته به سال 1274 هَ.ق. ) پدید آمده است. داستان امیرارسلان از لحاظ تنوع صحنه ها و گوناگونی حوادث بر تمام داستانهای عامیانه ایرانی برتری دارد، باآنکه بسیاری از حوادث داستان روی گرده داستانهای قدیمتر تنظیم و از آنها تقلید شده ( مانند عاشق شدن امیرارسلان به تصویر فرخ لقا )، اما گوینده داستان کوشیده است که حوادث را از یک نواختی همیشگی داستانهای عامیانه خارج سازد. این خاصیت عمومی داستانهای عامیانه فارسی است که می توان یکی از صحنه های آنرا برداشت و بداستانی دیگر افزود بی آنکه در آن نقصی پدید آید و در آن ناسازی و عدم تناسبی بنظر برسد، اما صحنه های امیرارسلان طوری آراسته شده است که نمی توان با آن چنین کاری کرد. درداستان امیرارسلان عیاری و شیرین کاری پیادگان و شاطران و عیاران و خنجربازی و در کار آوردن داروی بیهوشی بدست عیاران مطلقاً وجود ندارد با این همه در امیرارسلان تکیه کلامها و جمله پردازیهای نقالان و قصه خوانان بفراوانی دیده می شود. ( از مجله سخن دوره 11 شماره 8 و 9 و 10 و 11 آذر و دی و بهمن و اسفند 1339 هَ.ش. مقالات محمدجعفر محجوب ). و رجوع بهمین مجله شود.
فرهنگ فارسی
قهرمان داستان عامیانه ... که از داستانهای بسیار مشهور زبان فارسی است .