امیر کُلال ( ۱۲۷۸–۱۳۷۰ ) که نام اصلی او شمس الدین است، یک عالم مسلمان و صوفی پارسی بود که تأثیر ویژه ای بر تاریخ تصوف اسلامی گذاشته است. او یکی از اعضای عرفان و طریقت خواجگان بود. پدرش عالم صوفی سیف الدین حمزه، از سادات و نسل محمد ( ص ) بود. سیف الدین حمزه امیر ( قائم مقام ) قبیلهٔ پارسی کُلال بود و لذا لقب کامل وی امیر کلال بو. پس از مرگ پدر، شمس الدین امیر و رئیس قبیله شد. در این زمان شهرت وی به عنوان یک شخصیت علمی و مذهبی از طریق خانات جغتای گسترش یافته بود و عنوان امیرکلال نام عمومی او شده بود. شمس الدین به نام پدربزرگش، مربی معنوی قبیله برلاس و تورگهی، پدر امیر تیمور، نامگذاری شد. از آنجا که او ظروف سفالی می ساخت، در بین مردم از او به عنوان «کُلال» یاد می شد که در فارسی قدیم به معنی «سفالگر» است.
... [مشاهده متن کامل]
کلال تعدادی شاگرد داشت که بعدها به چهره های برجستهٔ تاریخی تبدیل شدند؛ از جمله بهاءالدین نقشبند و امیر تیمور ( فاتح ایران ) . پس از ظهور سلسله تیموری، رابطه نزدیکی بین درگاه های امیر تیمور و امیر کلال ایجاد شد و این ارتباط صوفیان مذکور با دربار گورکانیان در هند ادامه یافت. کلال در سوخار، نزدیک بخارا، ازبکستان دفن شده است.
پدر امیرکلال، امیر سیف الدین حمزه، از نوادگان مستقیم حسین بن علی، نوه محمد بود. تمام قبیله کلال از نسل محمد بودند.
قبیله کلال در اواخر قرن دوازدهم در منطقه وابکنت امروزی ساکن شدند. در حدود سال ۱۳۴۰، ابن بطوطه از این شهر دیدن کرد که شبی را به عنوان مهمان در آنجا گذراند. بطوطه آن شهر را زیبا توصیف کرد و گفت که «. . . باغ ها و رودخانه های زیادی دارد». تاریخ استقرار این قبیله را می توان با زمان ساخت بقایای مدرسه ( نام خاص یک مسجد ) که در ۱۱۹۸ در وابکت و تحت حمایت برهان الدین عبدالعزیز دوم ساخته شده است، تقریب زد. سازندگان مدرسه از قبیله کلال بودند و از سبک مسجد کلان ( پای کلان ) برای آن کپی کردند و در طراحی و فناوری پیشرفت کردند. این امر باعث شد که مدرسه وابکنت شکل بهتری از مسجد کلان داشته باشد.
این قبیله به سرعت یک پایگاه صنعتی کوچک در بازار مرکزی وابکنت تأسیس کردند و آسیاب هایی در مناطق اطراف ساختند که به کار خود در قرن شانزدهم نیز ادامه داد. از صنایع اصلی شهر ضرب سکه، آلیاژ فولاد، ایجاد سفال و فرز سفال و کاشی های بسیار لعابدار بود که مورد آخر، از نظر کیفیت و کمیت بی نظیر بوده و صادرات اصلی شهر بوده است. این امر قبیله را لقب کُلال ( سفالگر ) بخشید و نام آن ها را به آنها داد. طرح کوره آن ها بسیار کارآمد بود و قادر به تولید ۱۵۰۰ گلدان در هر دسته بود. استفاده از منابع باد و آب برای فرزکاری و فرآیندهای صنعتی همراه با طراحی کوره های کارآمد منجر به درآمد قابل توجهی شد که سرانه درآمد افراد را بالا برده و منجر به یک شیوه زندگی سالم برای کل قبیله گردید.
... [مشاهده متن کامل]
کلال تعدادی شاگرد داشت که بعدها به چهره های برجستهٔ تاریخی تبدیل شدند؛ از جمله بهاءالدین نقشبند و امیر تیمور ( فاتح ایران ) . پس از ظهور سلسله تیموری، رابطه نزدیکی بین درگاه های امیر تیمور و امیر کلال ایجاد شد و این ارتباط صوفیان مذکور با دربار گورکانیان در هند ادامه یافت. کلال در سوخار، نزدیک بخارا، ازبکستان دفن شده است.
پدر امیرکلال، امیر سیف الدین حمزه، از نوادگان مستقیم حسین بن علی، نوه محمد بود. تمام قبیله کلال از نسل محمد بودند.
قبیله کلال در اواخر قرن دوازدهم در منطقه وابکنت امروزی ساکن شدند. در حدود سال ۱۳۴۰، ابن بطوطه از این شهر دیدن کرد که شبی را به عنوان مهمان در آنجا گذراند. بطوطه آن شهر را زیبا توصیف کرد و گفت که «. . . باغ ها و رودخانه های زیادی دارد». تاریخ استقرار این قبیله را می توان با زمان ساخت بقایای مدرسه ( نام خاص یک مسجد ) که در ۱۱۹۸ در وابکت و تحت حمایت برهان الدین عبدالعزیز دوم ساخته شده است، تقریب زد. سازندگان مدرسه از قبیله کلال بودند و از سبک مسجد کلان ( پای کلان ) برای آن کپی کردند و در طراحی و فناوری پیشرفت کردند. این امر باعث شد که مدرسه وابکنت شکل بهتری از مسجد کلان داشته باشد.
این قبیله به سرعت یک پایگاه صنعتی کوچک در بازار مرکزی وابکنت تأسیس کردند و آسیاب هایی در مناطق اطراف ساختند که به کار خود در قرن شانزدهم نیز ادامه داد. از صنایع اصلی شهر ضرب سکه، آلیاژ فولاد، ایجاد سفال و فرز سفال و کاشی های بسیار لعابدار بود که مورد آخر، از نظر کیفیت و کمیت بی نظیر بوده و صادرات اصلی شهر بوده است. این امر قبیله را لقب کُلال ( سفالگر ) بخشید و نام آن ها را به آنها داد. طرح کوره آن ها بسیار کارآمد بود و قادر به تولید ۱۵۰۰ گلدان در هر دسته بود. استفاده از منابع باد و آب برای فرزکاری و فرآیندهای صنعتی همراه با طراحی کوره های کارآمد منجر به درآمد قابل توجهی شد که سرانه درآمد افراد را بالا برده و منجر به یک شیوه زندگی سالم برای کل قبیله گردید.