امیر بلگرامی
لغت نامه دهخدا
سروبالا نازنینی در نظر آمد امیر
از خرام قامتش بر من قیامتها گذشت.
پریشان میشود هرکس که در کوی تو می آید
بزلف شوخ می نازم که بر روی تو می آید.
این نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
در چمن موسم گل نام مرا یاد کنید .
( ازتذکره صبح گلشن ص 39 ). و رجوع به همین کتاب و فرهنگ سخنوران شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید