امیر اسماعیل بن احمد

پیشنهاد کاربران

اسماعیل سامانی
از امیران دودمان سامانی
اسماعیل کبیر سامانی ( شوال ۲۳۴ هـ. ق. فرغانه – صفر ۲۹۵ هـ. ق. بخارا ) از امیران دودمان سامانیان بود. وی شهر بخارا را به پایتختی برگزید و به زبان و فرهنگ ادبیات فارسی دلبستگی بسیار داشت و رودکی سروده هایی در ستایش از وی دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

آغاز زمامداری
وی خود را از دودمان بهرام چوبین می دانست و در راه زنده نگاه داشتن زبان فارسی تلاش زیادی نمود.
اسماعیل از سوی برادر بزرگترش نصر که نماینده و زمامدار خلیفه بغداد در خراسان به پایتختی سمرقند بود، به زمامداری بخارا گماشته شد. به دلیل کردار نیکویش به زودی مردم زیادی را به خود جلب کرد. هنگامی که بر سر بخش نمودن مالیات، نصر با وی دچار اختلاف شد، در برابرش برخاست و پیروز گشت. با وجود کامیابی رفتار بزرگوارانه ای با او داشت و حتی پس از نبرد با پیاده شدن از اسب بر پای برادر بوسه زد و برادر کوچکترش اسحاق را به دلیل پیاده نشدن از اسب در مقابل نصر سرزنش نمود. اسماعیل زمامداری سمرقند را دوباره به نصر سپرد.
رویارویی با عمرو لیث صفاری
همچنین ببینید: نبرد بلخ
پس از مرگ نصر که از دیدگاه حکومت عباسی نماینده خراسان بشمار می آمد، عمرو لیث صفاری که در پی گسترش شاهنشاهی خود بر ضد تازیان بود، به فرارود چشم دوخت. در جنگی که عمرو لیث با اسماعیل راه انداخت، اسماعیل پیروز گشت. اسماعیل تمام سربازان عمرو لیث را بدون درخواست غرامت آزاد ساخت. و انگشتری را که یکی از سربازانش از عمرو لیث غنیمت گرفته بود را ۳۰۰۰ درهم خرید و به عمرو لیث بازگرداند.
اسماعیل چون می دانست معتضد عباسی خواهان به چنگ آوردن عمرو لیث است، اما خواهان تحویلش به معتضد نبود، پس از جنگ سپاهش را به فرارود بازگرداند و تنها ۳۰ سرباز را به طور نمایشی برای بازداشت عمرو لیث در سیستان نگاه داشت تا بدین وسیله خاندانش بتوانند وی را برهانند اما پس از گذشت یک ماه هیچ کس نیامد و اسماعیل برای جلوگیری از بهانه جویی خلیفه بغداد مجبور شد عمرو لیث را به جانب فرارود فراخواند.
عمرو لیث پس از ناامیدی از خاندانش چنین گفت:
من بر سر پادشاهان چون استاد بودم بر سر کودکان، چون کودکان از دست استاد رهایی یابند کی خواهند که باز آنجا باید نشست
لازم است ذکر شود، بیشتر مورخان عنوان کرده اند پس از نبرد علی آباد و شکست عمرولیث، امیراسماعیل، عمرولیث صفاری را به سمرقند نزد برادرش نصر بن احمد سامانی فرستاد. پس از آن برخلاف میلش مجبور شد عمرو لیث را به بغداد نزد خلیفه بفرستد. خلیفه عمرولیث را به زندان افکند و پس از چند سال او در زندان به قتل رسید.

بپرس