امیال

/~amyAl/

برابر پارسی: گرایش ها، خواست ها، گرایش ها

لغت نامه دهخدا

امیال. [ اَم ْ ] ( ع اِ ) ج ِ میل ( مقیاس ). ( از آنندراج ) ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به میل شود. || در فارسی گاه جمع مَیْل آید. خواهشها. کامها. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به میل شود.

فرهنگ فارسی

جمع میل
( اسم ) ۱ - جمع میل ۲ - در فارسی گاه جمع میل آید خواهشها کامها .

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ میل ، خواهش ها، کام ها.

فرهنگ عمید

= مِیل

پیشنهاد کاربران

امیال:چند معنی دارن که چند معنی باز هم به هم دیگر هم معنی هستند
مثل:1:جمع میل است که مِیل یعنی خواست که میل ها یعنی خواسته ها
2:آرزو ها
3:هدف ها
هدف ها
امیال جمع کلمه میل هست و چون که میل یعنی خواسته ، پس معنی کلمه امیال، خواسته ها میشود.
اَمْیال:
این کلمه در عربی جمع میل بر وزن" تیر" و به معنای" واحد مسافت" است و نه جمع میل بر وزن "خیل" و به معنای "خواهش و آرزو". اما در فارسی از چند قرن پیش آن را به عنوان جمع کلمه اخیر به کار می برند و اشکالی ندارد.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۴٠. )
آرزوها
جمع میل. نک میل

بپرس