امپراتوری مقدس روم (Holy Roman Empire)
پرچم امپراتوری مقدس روم 1400-1806
ساختاری سیاسی مرکّب از سرزمین های اروپای غربی و مرکزی با عمری هزارساله (۸۰۰ ـ۱۸۰۶). میزان قدرت آن عمدتاً به توان نظامی و مهارت سیاسی امپراتورانش بستگی داشت و در اوج قدرت (قرن ۱۲م) شامل اغلب سرزمین های کنونی آلمان، اتریش، سوئیس، فرانسۀ شرقی، بلژیک، هلند، لهستان غربی، چک و ایتالیا می شد. مؤسس آن شارلمانی پادشاه فرانک ها بود که با اصرار پاپ لئوی سوم عنوان امپراتور را برگزید و در روز کریسمس ۸۰۰م تاج امپراتوری بر سر نهاد. تأسیس آن تلاشی بود برای احیای امپراتوری روم غربی پس از کاهش اعتبار امپراتوری بیزانس به علت شکست از مسلمانان، و مداخلات آن امپراتوری در امور کلیسای غرب. دولت های پادشاهی آلمانی کانون اصلی امپراتوری بودند و از قرن ۱۰م به بعد پادشاهان آلمانی همواره می کوشیدند تاج امپراتوری را با دست پاپ بر سر گذارند. پادشاهان آلمان را هفت تن از اشراف بزرگ، که برگزیننده یا الکتور خوانده می شدند، انتخاب می کردند، امّا پادشاه منتخب لزوماً عنوان امپراتور نداشت. آخرین پادشاه فرانک های غربی در ۹۱۱م درگذشت و الکتورهای فرانکی شرقی با انتخاب دوک کُزاد فرانکونی به مقام پادشاهی، تغییراتی بنیادی به وجود آوردند. از ۱۰۲۴ تا ۱۱۲۵م پادشاهان آلمان از میان ساکسون ها انتخاب می شدند و پیوسته با پاپ ها در کشمکش بودند. در ۱۰۵۹ کلیسا قدرت امپراتور در انتصاب پاپ ها را سلب کرد و با تشکیل شورای کلیسا مجمع مستقل کاردینال ها را تأسیس کرد و بدین ترتیب اتحاد پاپ و امپراتور به رقابت و ضدیتی مبدّل گشت که قرن ها ادامه یافت. اولین و مهم ترین رویارویی مخالفت پاپ گرگوری هفتم با کنترل انتصابات کلیسایی از سوی هنری پنجم (حکومت ۱۰۵۶ـ۱۱۰۶) بود. پاپ امپراتور را تکفیر کرد و اشراف آلمانی هنری را واداشتند که سه روز با پای برهنه در برف منتظر بخشایش پاپ بماند. اشراف رودولف سوابیایی را به پادشاهی برگزیدند و جنگی بیست ساله درگرفت. در ۱۰۸۰ پاپ رودولف را به رسمیت شناخت و بار دیگر هنری را تکفیر کرد. از دیگر وقایع مهم امپراتوری، شقاق کبیر و اعدام یان هوس بود که جنگ های هوسیان را به دنبال آورد (۱۴۱۹ـ۱۴۳۶). ظهور مارتین لوتر و پروتستانیسم، جنگ های ۳۰ساله و موجودیت ۳۵۰ ایالت مستقل از امپراتوری فقط نامی باقی گذاشته بود. در قرن ۱۸ جنگ پروس و اتریش درگرفت و با انقلاب فرانسه و قدرت گرفتن ناپلئون، فرانسیس دوم، خود را تنها امپراتور موروثی اتریش اعلام کرد (۱۸۰۴). دو سال بعد ناپلئون امپراتوری را فتح و در کنفدراسیون راین ادغام کرد و فرانسیس دوم ناچار استعفای خود از مقام امپراتوری مقدس روم را اعلام داشت. در ۶ اوت ۱۸۰۶ این امپراتوری رسماً منحل شد. خاندان های امپراتوری عبارت اند از ۱. امپراتوری شارلمانی یا کارولنژی (۸۰۰ ـ۹۱۲)؛ ۲. امپراتوری اوتونیایی (۹۳۶ـ۱۰۲۴)؛ ۳. امپراتوری سالیایی (۱۰۲۴ـ۱۱۲۵)؛ ۴. امپراتوری هوئشتاوفن (۱۱۳۷ـ۱۲۵۴)؛ ۵. امپراتوری (اول) هاپسبورگ (۱۲۷۳ـ۱۳۴۷)؛ ۶. امپراتوری لوکزامبورگ (۱۳۴۷ـ۱۴۳۷)؛ ۷. امپراتوری دوم هاپسبورگ (۱۴۳۷ـ ۱۸۰۶).
پرچم امپراتوری مقدس روم 1400-1806
ساختاری سیاسی مرکّب از سرزمین های اروپای غربی و مرکزی با عمری هزارساله (۸۰۰ ـ۱۸۰۶). میزان قدرت آن عمدتاً به توان نظامی و مهارت سیاسی امپراتورانش بستگی داشت و در اوج قدرت (قرن ۱۲م) شامل اغلب سرزمین های کنونی آلمان، اتریش، سوئیس، فرانسۀ شرقی، بلژیک، هلند، لهستان غربی، چک و ایتالیا می شد. مؤسس آن شارلمانی پادشاه فرانک ها بود که با اصرار پاپ لئوی سوم عنوان امپراتور را برگزید و در روز کریسمس ۸۰۰م تاج امپراتوری بر سر نهاد. تأسیس آن تلاشی بود برای احیای امپراتوری روم غربی پس از کاهش اعتبار امپراتوری بیزانس به علت شکست از مسلمانان، و مداخلات آن امپراتوری در امور کلیسای غرب. دولت های پادشاهی آلمانی کانون اصلی امپراتوری بودند و از قرن ۱۰م به بعد پادشاهان آلمانی همواره می کوشیدند تاج امپراتوری را با دست پاپ بر سر گذارند. پادشاهان آلمان را هفت تن از اشراف بزرگ، که برگزیننده یا الکتور خوانده می شدند، انتخاب می کردند، امّا پادشاه منتخب لزوماً عنوان امپراتور نداشت. آخرین پادشاه فرانک های غربی در ۹۱۱م درگذشت و الکتورهای فرانکی شرقی با انتخاب دوک کُزاد فرانکونی به مقام پادشاهی، تغییراتی بنیادی به وجود آوردند. از ۱۰۲۴ تا ۱۱۲۵م پادشاهان آلمان از میان ساکسون ها انتخاب می شدند و پیوسته با پاپ ها در کشمکش بودند. در ۱۰۵۹ کلیسا قدرت امپراتور در انتصاب پاپ ها را سلب کرد و با تشکیل شورای کلیسا مجمع مستقل کاردینال ها را تأسیس کرد و بدین ترتیب اتحاد پاپ و امپراتور به رقابت و ضدیتی مبدّل گشت که قرن ها ادامه یافت. اولین و مهم ترین رویارویی مخالفت پاپ گرگوری هفتم با کنترل انتصابات کلیسایی از سوی هنری پنجم (حکومت ۱۰۵۶ـ۱۱۰۶) بود. پاپ امپراتور را تکفیر کرد و اشراف آلمانی هنری را واداشتند که سه روز با پای برهنه در برف منتظر بخشایش پاپ بماند. اشراف رودولف سوابیایی را به پادشاهی برگزیدند و جنگی بیست ساله درگرفت. در ۱۰۸۰ پاپ رودولف را به رسمیت شناخت و بار دیگر هنری را تکفیر کرد. از دیگر وقایع مهم امپراتوری، شقاق کبیر و اعدام یان هوس بود که جنگ های هوسیان را به دنبال آورد (۱۴۱۹ـ۱۴۳۶). ظهور مارتین لوتر و پروتستانیسم، جنگ های ۳۰ساله و موجودیت ۳۵۰ ایالت مستقل از امپراتوری فقط نامی باقی گذاشته بود. در قرن ۱۸ جنگ پروس و اتریش درگرفت و با انقلاب فرانسه و قدرت گرفتن ناپلئون، فرانسیس دوم، خود را تنها امپراتور موروثی اتریش اعلام کرد (۱۸۰۴). دو سال بعد ناپلئون امپراتوری را فتح و در کنفدراسیون راین ادغام کرد و فرانسیس دوم ناچار استعفای خود از مقام امپراتوری مقدس روم را اعلام داشت. در ۶ اوت ۱۸۰۶ این امپراتوری رسماً منحل شد. خاندان های امپراتوری عبارت اند از ۱. امپراتوری شارلمانی یا کارولنژی (۸۰۰ ـ۹۱۲)؛ ۲. امپراتوری اوتونیایی (۹۳۶ـ۱۰۲۴)؛ ۳. امپراتوری سالیایی (۱۰۲۴ـ۱۱۲۵)؛ ۴. امپراتوری هوئشتاوفن (۱۱۳۷ـ۱۲۵۴)؛ ۵. امپراتوری (اول) هاپسبورگ (۱۲۷۳ـ۱۳۴۷)؛ ۶. امپراتوری لوکزامبورگ (۱۳۴۷ـ۱۴۳۷)؛ ۷. امپراتوری دوم هاپسبورگ (۱۴۳۷ـ ۱۸۰۶).
wikijoo: امپراتوری_مقدس_روم