امپراتوری بیزانس که با نام های امپراتوری روم شرقی و بیزانتیوم نیز شناخته می شود، ادامهٔ امپراتوری روم در سمت شرق یا همان استان های شرقی آن در اواخر دوران باستان و قرون وسطی بود، زمانی که قسطنطنیه ( استانبول امروزی ) پایتخت این امپراتوری به حساب می آمد. هر دو اصطلاح «امپراتوری بیزانس» و «امپراتوری روم شرقی»، اصطلاحاتی تاریخ نگارانه هستند که پس از دوران حکومت آن ها توسط تاریخ نگاران وضع شد؛ شهروندان این امپراتوری آن را امپراتوری روم[ یادداشت ۱] [ ۴] یا رومانیا ( Ῥωμανία ) می خواندند و خودشان را «رومی» می دانستند. [ ۵]
سال ۳۹۵ میلادی امپراتوری روم به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد و بخش غربی در سال ۴۷۶ میلادی فروپاشید. امپراتوری بیزانس از سقوط امپراتوری روم غربی در امان ماند و در زمان ژوستینین یکم بخشی از سرزمین های پیشین روم غربی را هم ضمیمهٔ خود کرد و به مدت هزار سال به حیات خود ادامه داد تا اینکه در سال ۱۴۵۳ میلادی توسط امپراتوری عثمانی ساقط شد. [ ۶]
این امپراتوری با قرار گرفتن در یک موقعیت راهبردی در آسیای صغیر و جنوب بالکان در محاصره دشمنان بالقوه و بالفعل، تاریخ بلند خود را تقریباً همواره در جنگ با همسایگان کم وبیش قدرتمند خود از شاهنشاهی ساسانی و حاکمیت های مختلف اسلامی در شرق گرفته تا اسلاوها، بلغارها، صرب ها و مجارها در شمال و غرب، گذراند.
کنستانتین یکم ( پ. ۳۲۴–۳۳۷ میلادی ) امپراتوری را سازمان دهی مجدد کرد، قسطنطنیه را به عنوان پایتخت برگزید و مسیحیت را به رسمیت شناخت. در دورهٔ تئودئوس یکم ( پ. ۳۷۹–۳۹۵ میلادی ) مسیحیت به دین رسمی امپراتوری تبدیل و پرستش دیگر ادیان ممنوع شد. سرانجام، در دورهٔ امپراتوری هراکلیوس ( ۶۱۰–۶۴۱ میلادی ) نیروهای مسلح و دیوانسالاری امپراتوری بازسازی شد و زبان یونانی به جای زبان لاتین، به عنوان زبان رسمی امپراتوری مورد استفاده قرار گرفت. [ ۷]
گرچه دولت روم تداوم یافت و سنت های آن حفظ شد اما تاریخ نگاران این امپراتوری را از روم باستان متمایز می دانند زیرا امپراتوری بیزانس در قسطنطنیه مرکزیت و فرهنگ یونانی داشت و کلیسای ارتدکس شرقی نماد بارز آن بود. [ ۵]
مرزهای امپراتوری بیزانس به طور قابل توجهی فراتر از مرزهای اولیهٔ آن توسعه یافت، همان طور که طی چند دوره، زوال و بهبودی آن ادامه یافت. در دورهٔ امپراتوری ژوستینین یکم ( پ. ۵۲۷–۵۶۵ میلادی ) ، امپراتوری به بزرگ ترین وسعت خود پس از فتح مجدد سرزمین های تاریخی روم غربی رسید که به مدت دو سده توانست مدیترانه از جمله شمال آفریقا، ایتالیا و خود شهر رم را تحت حکومت خود نگه دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفسال ۳۹۵ میلادی امپراتوری روم به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد و بخش غربی در سال ۴۷۶ میلادی فروپاشید. امپراتوری بیزانس از سقوط امپراتوری روم غربی در امان ماند و در زمان ژوستینین یکم بخشی از سرزمین های پیشین روم غربی را هم ضمیمهٔ خود کرد و به مدت هزار سال به حیات خود ادامه داد تا اینکه در سال ۱۴۵۳ میلادی توسط امپراتوری عثمانی ساقط شد. [ ۶]
این امپراتوری با قرار گرفتن در یک موقعیت راهبردی در آسیای صغیر و جنوب بالکان در محاصره دشمنان بالقوه و بالفعل، تاریخ بلند خود را تقریباً همواره در جنگ با همسایگان کم وبیش قدرتمند خود از شاهنشاهی ساسانی و حاکمیت های مختلف اسلامی در شرق گرفته تا اسلاوها، بلغارها، صرب ها و مجارها در شمال و غرب، گذراند.
کنستانتین یکم ( پ. ۳۲۴–۳۳۷ میلادی ) امپراتوری را سازمان دهی مجدد کرد، قسطنطنیه را به عنوان پایتخت برگزید و مسیحیت را به رسمیت شناخت. در دورهٔ تئودئوس یکم ( پ. ۳۷۹–۳۹۵ میلادی ) مسیحیت به دین رسمی امپراتوری تبدیل و پرستش دیگر ادیان ممنوع شد. سرانجام، در دورهٔ امپراتوری هراکلیوس ( ۶۱۰–۶۴۱ میلادی ) نیروهای مسلح و دیوانسالاری امپراتوری بازسازی شد و زبان یونانی به جای زبان لاتین، به عنوان زبان رسمی امپراتوری مورد استفاده قرار گرفت. [ ۷]
گرچه دولت روم تداوم یافت و سنت های آن حفظ شد اما تاریخ نگاران این امپراتوری را از روم باستان متمایز می دانند زیرا امپراتوری بیزانس در قسطنطنیه مرکزیت و فرهنگ یونانی داشت و کلیسای ارتدکس شرقی نماد بارز آن بود. [ ۵]
مرزهای امپراتوری بیزانس به طور قابل توجهی فراتر از مرزهای اولیهٔ آن توسعه یافت، همان طور که طی چند دوره، زوال و بهبودی آن ادامه یافت. در دورهٔ امپراتوری ژوستینین یکم ( پ. ۵۲۷–۵۶۵ میلادی ) ، امپراتوری به بزرگ ترین وسعت خود پس از فتح مجدد سرزمین های تاریخی روم غربی رسید که به مدت دو سده توانست مدیترانه از جمله شمال آفریقا، ایتالیا و خود شهر رم را تحت حکومت خود نگه دارد.
wiki: امپراتوری بیزانس