امویان اندلس
لغت نامه دهخدا
عبدالرحمان اول 138 هَ.ق. ( 756 م. )
هشام اول 172 ( 788 )
حکم اول 180 ( 796 )
عبدالرحمان دوم 206 ( 822 )
محمد اول 238 ( 852 )
منذر 273 ( 886 )
عبداﷲ 275 ( 888 )
عبدالرحمان سوم 300 ( 912 )
حکم دوم 350 ( 961 )
هشام دوم 366 ( 976 )
محمد دوم 399 ( 1009 )
سلیمان دوم 400 ( 1009 )
محمد دوم 400 ( 1010 )
هشام دوم 400 ( 1010 )بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
اُمَویانِ اَنْدَلُس (حک: ۱۳۸ـ۴۲۲ق)
سلسله ای مسلمان که در اندلس (اسپانیا ) حکومت داشتند. بنیادگذار این سلسله عبدالرحمان بن معاویه معروف به عبدالرحمان داخل بود . وی که در شام می زیست ، با سقوط خلافت بنی امیه و کشتار امویان به دست عباسیان مخفی شد (۱۳۲ق) و چون جانش در خطر بود با یاری غلام خود، بدر، به شمال افریقا و به میان قبیله ای از بربرهای زناته گریخت و از آن جا به هواداران بنی امیه در اندلس نامه نوشت و آنان را به یاری طلبید. آنان نیز دعوتش را اجابت کردند و با ارسال هیئتی همراه با یک کشتی او را به اندلس بردند (ربیع الاول ۱۳۸ق). در این هنگام ، اندلس به سبب اختلاف میان عرب قحطانی و عدنانی و ناتوانی والیان آن ، دچار آشوب و هرج ومرج شده بود. با آمدن عبدالرحمان به اندلس بسیاری به او پیوستند و بیعت کردند و سرانجام با غلبۀ عبدالرحمان بر یوسف بن عبدالرحمان فهری امیر اندلس، قرطبه را به تصرف درآورد و حکومت امویان اندلس را بنا نهاد. از این تاریخ تا ۴۲۲ق، شانزده تن از امویان در اندلس فرمان راندند و با خلع و فرار هشام سوم دولت آنان به سر آمد و اندلس به دست ملوک الطوایف افتاد. مشهورترین امیران اموی عبدالرحمان سوم است که مدت ۵۰ سال (۳۰۰ـ۳۵۰ق) حکومت کرد و در عصر او دولت امویان اندلس به اوج شکوه و عظمت رسید. وی در برابر فاطمیان مصر و عباسیان بغداد که هر یک خود را خلیفه می خواندند، ادعای خلافت کرد و از آن پس جانشینانش نیز خلیفه خوانده شدند. دولت اموی در دوران حکم بن عبدالرحمان سوم نیز موفقیت هایی به دست آورد، اما پس از مرگ او (۳۶۶ق) وقتی فرزند یازده ساله اش، هشام دوم ، به جایش نشست انحطاط امویان آغاز شد. در دوران خلافت هشام دوم ، همۀ امور در دست منصور بن ابی عامر وزیر قدرتمند پدرش بود. منصور با پنهان داشتن هشام ، خود با اقتدار مملکت را اداره کرد و پس از او زمام امور تا ۳۹۹ق در دست فرزندانش بود. در این سال، با شورشی که درگرفت، عبدالرحمان بن منصور کشته شد و هشام دوم از خلافت خلع گردید. از آن پس تا ۴۲۲ق شش تن از امویان به خلافت رسیده و برخی خلع شدند و سپس برای بار دوم با آنان بیعت شد. از ۴۰۷ تا ۴۱۸ق دولت بنی حمود، که خود را از اولاد امام حسن مجتبی (ع ) می دانستند، به تناوب بر قرطبه و بیشتر اندلس حکم راندند و در هنگام قدرت آنان ، امویان از حکومت برکنار بودند. هرچند در دوران حکومت امویان در اندلس جنگ های داخلی براثر اختلافات عرب قحطانی و عدنانی از یک سو و عرب و بربر از سوی دیگر، این سرزمین را در ناآرامی و آشوب فرو می برد و مسیحیان نیز با آگاهی از این اختلافات و جنگ ها به سرحدات حمله می کردند، اما در دوران خلفای مقتدر و باتدبیری چون عبدالرحمان سوم و فرزندش حکم دوم و نیز در دوران منصور بن ابی عامر، وزیر تام الاختیار هشام دوم ، اندلس به اوج عظمت و اقتدار خود در دوران اسلامی رسید و عمران و آبادانی ، پیشرفت علم و دانش و وجود مراکز عظیم علمی مانند کتابخانۀ بزرگ حکم با ۴۰۰هزار جلد کتاب ، این سرزمین را به بازار بزرگ و پررونق علم و ادب تبدیل کرد و دانشمندان بسیاری را در علوم و فنون گوناگون در خود پرورش داد.
سلسله ای مسلمان که در اندلس (اسپانیا ) حکومت داشتند. بنیادگذار این سلسله عبدالرحمان بن معاویه معروف به عبدالرحمان داخل بود . وی که در شام می زیست ، با سقوط خلافت بنی امیه و کشتار امویان به دست عباسیان مخفی شد (۱۳۲ق) و چون جانش در خطر بود با یاری غلام خود، بدر، به شمال افریقا و به میان قبیله ای از بربرهای زناته گریخت و از آن جا به هواداران بنی امیه در اندلس نامه نوشت و آنان را به یاری طلبید. آنان نیز دعوتش را اجابت کردند و با ارسال هیئتی همراه با یک کشتی او را به اندلس بردند (ربیع الاول ۱۳۸ق). در این هنگام ، اندلس به سبب اختلاف میان عرب قحطانی و عدنانی و ناتوانی والیان آن ، دچار آشوب و هرج ومرج شده بود. با آمدن عبدالرحمان به اندلس بسیاری به او پیوستند و بیعت کردند و سرانجام با غلبۀ عبدالرحمان بر یوسف بن عبدالرحمان فهری امیر اندلس، قرطبه را به تصرف درآورد و حکومت امویان اندلس را بنا نهاد. از این تاریخ تا ۴۲۲ق، شانزده تن از امویان در اندلس فرمان راندند و با خلع و فرار هشام سوم دولت آنان به سر آمد و اندلس به دست ملوک الطوایف افتاد. مشهورترین امیران اموی عبدالرحمان سوم است که مدت ۵۰ سال (۳۰۰ـ۳۵۰ق) حکومت کرد و در عصر او دولت امویان اندلس به اوج شکوه و عظمت رسید. وی در برابر فاطمیان مصر و عباسیان بغداد که هر یک خود را خلیفه می خواندند، ادعای خلافت کرد و از آن پس جانشینانش نیز خلیفه خوانده شدند. دولت اموی در دوران حکم بن عبدالرحمان سوم نیز موفقیت هایی به دست آورد، اما پس از مرگ او (۳۶۶ق) وقتی فرزند یازده ساله اش، هشام دوم ، به جایش نشست انحطاط امویان آغاز شد. در دوران خلافت هشام دوم ، همۀ امور در دست منصور بن ابی عامر وزیر قدرتمند پدرش بود. منصور با پنهان داشتن هشام ، خود با اقتدار مملکت را اداره کرد و پس از او زمام امور تا ۳۹۹ق در دست فرزندانش بود. در این سال، با شورشی که درگرفت، عبدالرحمان بن منصور کشته شد و هشام دوم از خلافت خلع گردید. از آن پس تا ۴۲۲ق شش تن از امویان به خلافت رسیده و برخی خلع شدند و سپس برای بار دوم با آنان بیعت شد. از ۴۰۷ تا ۴۱۸ق دولت بنی حمود، که خود را از اولاد امام حسن مجتبی (ع ) می دانستند، به تناوب بر قرطبه و بیشتر اندلس حکم راندند و در هنگام قدرت آنان ، امویان از حکومت برکنار بودند. هرچند در دوران حکومت امویان در اندلس جنگ های داخلی براثر اختلافات عرب قحطانی و عدنانی از یک سو و عرب و بربر از سوی دیگر، این سرزمین را در ناآرامی و آشوب فرو می برد و مسیحیان نیز با آگاهی از این اختلافات و جنگ ها به سرحدات حمله می کردند، اما در دوران خلفای مقتدر و باتدبیری چون عبدالرحمان سوم و فرزندش حکم دوم و نیز در دوران منصور بن ابی عامر، وزیر تام الاختیار هشام دوم ، اندلس به اوج عظمت و اقتدار خود در دوران اسلامی رسید و عمران و آبادانی ، پیشرفت علم و دانش و وجود مراکز عظیم علمی مانند کتابخانۀ بزرگ حکم با ۴۰۰هزار جلد کتاب ، این سرزمین را به بازار بزرگ و پررونق علم و ادب تبدیل کرد و دانشمندان بسیاری را در علوم و فنون گوناگون در خود پرورش داد.
wikijoo: امویان_اندلس
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید